نکته‌های ناب



دعای دهم: دعائه علیه‌السلام فی اللجأ إلی الله تعالی. (پناهندگی به درگاه خدا)

التجا - پناه آوردن (پناه گرفتن) درحمایت قرارگرفتن.

۱-انسان در ذات خود نیاز به انس ودلبستگی را همواره احساس می‌کند. گفته‌اند: انسان از انس گرفته شده و این مهمترین شاخصه وجودی انسان است. اما گاهی موضوعات مورد دلبستگی واقعی و صاقانه هستند و گاه بدلی. دلبستگی‌های بدلی نمی‌توانند نیاز روحی انسان را برای مدتی طولانی برآورده نمایند. این فصل از روحیات انسان اقیانوسی بیکران است ونیازمند غواصانی تجربه دیده و دل دریایی و ما را جز حسرت از این دریای انس و آسایش توشه‌ای نیست؛ نه برای تصور آن اندیشه‌ای ونه برای احساس آن قلبی و نه برای تصویرآن زبانی!

انسان نیاز دارد با فرد مورد اعتمادی بنشیند و حرف دلش را بزند به وجود او دلگرم و به حمایت او پشت گرم باشد. به صداقت او باور داشته باشد و با اقرار به ضعف‌هایش نزد او نگران سرزنش و سرکوفت نباشد. همانگونه که اشتباهاتش را برای خود توجیه میکند برای او نیز بسراید و بداند که درعین ناباوری باورش دارد. او را خودش بداند و خود را با او بسنجد. با هم محاجه کنند و بگومگو نمایند بدون اینکه از همدیگر دلخور شوند. چانه‌زنی میکند تا از بزرگی اشتباهش بکاهد و درعین حال به آن اقرار و اعتراف کند.

۲-محاجه نمودن بر دو گونه است:

  • گاه از روی اعتراض است و غالبا بر اثر مخالفت و عناد انجام میگیرد- الاحتجاج علی الله- و قرآن میفرماید: پیامبران آمدند لئلا ی للناس علی الله حجة»
  • وگاه از روی دلسوزی و شفقت و غالبا بر اثر انس ومحبت است- الاحتجاج مع الله- این نوع احتجاج نیزدرقران کم نیست درآیه  ۱۵۵اعراف موسی کلیم الله به خدا عرضه میدارد: .رب لو شئت اهلکتهم من قبل وایای أتهلکنا بما فعل السفهاء منا ان هی الا فتنتک تضل بها من تشاء و تهدی من تشاء. و در دعا نیز نمونه بسیار دارد امیرالمؤمنینG در قنوت نماز وتر میگوید: اللهم ان ذنوبی و ان کانت فظیعة فانی ما اردت بها قطیعة و لا اقول لک العتبی لا اعود لما اعلم من خلفی و لا اعدک استمرار التوبة لما اعلم من نفسی. فقد جئت اطلب عفوک و وسیلتی الیک کرمک. و امام سجادG در دعایی عرضه میدارد: .فوعزتک ما یزین ملکک احسانی و لا یقبحه اسائتی و لا ینقص من خزائنک غنای ولا یزید فیها فقری. -صحیفه جامعه دعای۱۶۹- و یا میگوید: یا من لا تسرک طاعتنا و لا تضرک معصیتنا هب لنا ما لا یسرک و اغفرلنا ما لا یضرک. -همان:۲۱۱- و این دعای دهم نیز یکی از این نمونه‌ها است.

۳- خدایا تو ظلم نمی‌کنی و این را یقین دارم اما می‌خواهم با من حتی به عدالت نیز رفتار نکنی چون از آثار وضعی گناهانم بیمناکم بلکه می خواهم با عفو و تفضلت با من رفتار کنی. حضرت امیرG در پایان دعایی می‌گوید: اللهم احملنی علی عفوک ولاتحملنی علی عدلک. -خطبه:۲۲۷-. و در ذیل آیه: یخافون سوء الحساب.-رعد:۲۱- حدیث آمده یعنی دقت درحسابرسی و بدون تسامح حساب کردن.

۴- فت قد اشقیت. کسی که به توپناه آورده به امید خوشبختی آمده و نگاهش را به لطف تو دوخته مبادا نا امیدش کنی که در این صورت بدبختش کرده‌ای! و این نه با غنی الاغنیا بودن تو سازش دارد و نه با افقر الفقرا بودن بنده‌ات! و اگر مرا برانی، به که پناه ببرم به کجا روی کنم؟ امروز میگویند: مشکل خودت است! اما بنده در حضور خدا، خودی ندارد!

۵- خدایا تو خود فرموده‌ای: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء. -نمل:۶۲- و مگر تعهد نکردی که دست مضطر را بگیری! و اگر گرفتاری و مشکل نباشد که نیازی به دستگیری نیست. باید گرفتاری باشد، آلوده ای باشد تا تو کشف بلوا بکنی.

۶- سزاوار ربوبیت و بزرگواری تو ترحم است و دستگیری، به توخدایی سزد و به من نیاز و بندگی. بنده جز خدایش چیست؟ کیست؟ چه ارزشی دارد؟!

۷-بدتر از همه اینکه شیطان منتظر است تا من از درگاه تو ناامید برگردم تا به آرزویش برسد و زبان سرزنش بگشاید! و این قابل تحمل نیست. خدایا؛ به خاطربهترین بندگانت، زبان شیطان را روی من بازمکن، من از او روی گردانده و به درگاه تو آمده‌ام؛ مبادا ناامیدی مرا به کفر-که خواسته شیطان است- بکشاند!!

(چون دعا مختصر بود مطالب در توضیح آمد و از ترجمه صرف نظر شد.)


دعای چهاردهم: و کان من دعائهG اذا اعتدی علیه او رأی من الظالمین ما لا یحب مدیریت برخورد با دشمنی‌های شخصی

۱- عداوت در زبان عربی به معنای تعدی و از حد است. حریم نگه نداشتن نسبت به یک شیئ یا شخص یعنی عداوت و دشمنی با او. گاهی انسان حریم خود را رعایت نمی‌کند که در رأس آن شرک است و بحثی گسترده می‌طلبد و گاه حرمت غیر خود را می‌شکند و البته در این صورت نیز در درجه‌ی اول حریم خود را شکسته است فإن الظالم للغیر لا ی ظالما للغیر حتی یظلم اولا نفسه». ریاض السالکین ج۳ ص۴۸.

۲- دشمنی و ظلم به دیگران نیز گاهی دشمنی با شخص است و گاه دشمنی با موضوعی است که یک شخص یا عده‌ای کم یا زیاد- نماد و یا مدافع و مرتبط با آن موضوعند و مقابله با هر یک از این دو نوع دشمنی، شیوه‌ی خاص خود را دارد. البته دشمنی باعث برانگیخته شدن احساس می‌شود و مقابله با آن نیز نیازمند خردورزی و تدبیر است. مدیریت احساسات برآشفته هم بسیار مشکل است و توانفرسا، مهم این است که شما احساسات خود را در برابر این دو نوع دشمنی چگونه باید مدیریت کنید.

۳- در دشمنی شخصی می‌توانید ببخشید و می‌توانید تلافی کنید، اگر عفو می‌کنید باید دلیل کریمانه داشته باشید که عزت شما پایمال نشود و اگر تلافی می‌کنید نیز باید کریمانه باشد تا کرامت دیگری شکسته نشود- عفو از موضع قدرت و تلافی نیز برای تحقق عدالت باشد، نه عقده‌گشایی و یا ضعف نفس و خودتحقیری، و در هر دو صورت رعایت کرامت طرف مقابل نیز لازم است تا مبادا عفو شما به او جرأت تکرار دهد و یا تلافی شما به به حق او منجر شود. به هرحال، مدیریت مقابله با دشمنی‌های شخصی با همه سختی که دارد آسان است و مهم، رعایت مصلحت دو طرف است، اما در دشمنی‌های غیرشخصی، رعایت مصلحت دو طرف دیگر نیز افزوده می‌شود: رعایت جایگاه موضوع مورد دشمنی قرار گرفته، و رعایت صلاح جمیعت مرتبط با آن، و در نهایت رعایت تناسب بین این چهار طرف که بسیار مشکل است و فعلا جای بحث آن نیست. حضرت سجادG در این دعا به مدیریت برخورد با دشمن نوع اول می‌پردازد.

۴- حضرت سجادG در این دعا یازده مرحله را به تصویر می‌کشد:

أ-نخست با چهار صفت خدا را می‌خواند: خدایا تو خبر ستمدیدگان را داری و نیازی به شاهد نداری، یاری تو به آنان نزدیک و از ستمگران دور است = یاد خدا با صفات مناسب با دعا

ب- گرچه خدا می‌داند اما دعا کننده باید بتواند خواسته‌هایش را دقیقا مشخص نماید: خدایا تو می‌دانی که فلانی مرتکب محظور تو (آن‌چه تو ممنوع نمودی) شد، و حرمتی که خط قرمز تو بوده هتک نموده است و این همه به خاطر سرخوشی از نعمت و گوشمالی نشدن است این نکته‌ی مهمی است در ریشه‌یابی گری‌ها

ج-پس از درود بر محمد و آل او: و خذ ظالمی و عدوی عن ظلمی. جلوی ستم او را بگیر و او را در ستمگری ناتوان ساز، به خودش مشغول و از مقاصد ستمگرانه‌اش عاجز نما.

د-و باز پس از درود بر محمد و آل او: و لا تسوغ له ظلمی و احسن علیه عونی. ستم را گوارایش مساز و مرا علیه او یاری، ولی از مثل رفتار او ظلم- حفظ کن و مرا چون او مگردان و این دو مرحله خلع سلاح نمودن گنه‌کار و پرهزینه نمودن گناه برای اوست.

هـ-و باز پس از درود بر محمد و آل او: و اعدنی علیه عدوی حاضرة . پیروزی نقد نصیبم کن تا خشمم آرام گیرد و او نیز برابر ستمی که نموده است به کیفر رسد پاسخ معقول به نیازهای روانی.

و- و در پی چهارمین صلوات: و عوضنی من ظلمه عفوک. پاداش ستم او عفو تو برای من و به جای بدرفتاری او، رحمت تو قرار گیرد. خشم او قابل جبران است اما خشم تو قابل جبران نیست فرو نشستن خشم من یک اثر روانی است، پاداش ستم او، فرونشستن خشم تو و شمول رحمت توست.

ز- گویا اشاره‌های پیشین کافی نبوده و این‌جا تصریح می‌کند که اللهم فکما کرهت ان اظلم فقنی من ان اظلم» نه ظلم کن به کسی نه به زیر بار ظلم برو- و تا این‌جا سخن از تلافی بود و مقابله به مثل و این مناسب طبع انسان عزتمند و کریم است که از خود و حریم خود باید دفاع کند، اما اگر مصلحتی پشت پرده باشد که در توان علم و فهم من نیست چه باید کرد؟

ح- اللهم لا اشکوا الی احد سواک و لا استعین بحاکم غیرک حاشاک . نه به کسی جز تو شکایت می‌کنم و نه از کسی جز تو کمک می‌گیرم، تو خودت از من دفاع کن!

ط- نه مرا با ناامیدی از عدل و انصافت امتحان کن و نه ستمگرم را با ایمنی از انتقامت، تا مبادا اصرار ورزد و دار و ندار مرا چپاول کند، هم کیفرت را در اندک زمان به او بچشان و هم شیرینی اجابتت را به من بنمایان؛ - و اگر بناست مرا با این گرفتاری امتحان کنی پس:-

ی- بر محمد و آل او درود فرست و مرا به قبول مقدرات چه خوب و چه بد- موفق و خشنود ساز و به صراط مستقیم هدایت کن و به انتخاب درست وادار

ک- و اگر خواست تو ادامه‌ی این ستم و ترک انتقام آن تا روز قیامت است، پس با صلوات بر محمد و آل محمد مرا نیت خالص و بردباری ده و از خواسته‌های بد پناهم ده و ثواب‌های صبر و کیفرهای ستم را در دلم ترسیم نما تا به تقدیر تو قانع باشم و به انتخاب تو دلگرم شوم. آمین رب العالمین!


دعای سیزدهم: و کان من دعائهG فی طلب الحوائج الی الله تعالی شیوه‌ی حاجت‌طلبی-

این دعا و دعای ۵۴ آخرین دعای صحیفه‌- دارای دستورالعمل ویژه‌ای هستند که ممکن است رفتار عملی امامG توسط راوی به صورت دستور نقل شده باشد، همان‌گونه که در دعای ۴۸ دعای عید قربان و جمعه- پس از ذکر دستور این جمله افزوده شده که هکذا کان یفعل» امام این‌گونه عمل می‌کرد.

۱- شاید نخستین گام پس از شناخت هدف و عزم بر دستیابی به آن، انتخاب شیوه‌ی صحیح و موفق برای اقدام باشد، زیرا چه بسا هدف‌های بسیار مهم و حیاتی که به دلیل ندانستن شیوه و یا انتخاب شیوه‌ی غیرمناسب با هدف، و پس از هزینه‌های بسیار مادی و معنوی و اتلاف فرصت نه تنها به هدف نمی‌رسیم بلکه فرسنگ‌ها از آن فاصله می‌گیریم. درست است که عطایای الهی به هیچ آداب و ترتیبی مشروط نیست، اما وظیفه‌ی ما به کارگیری اسباب و تمسک به وسائل و وسایط و زمینه‌سازی و تهیه‌ی مقدمات است. در واقع، ما نیازمندان بدون تهیه‌ی اسباب و وسایط، حجتی برای استحقاق تفضل الهی نداریم. گرچه نعمت‌های او مشروط به استحقاق و منوط به اسباب نیست اما قاعده، ابی الله ان یجری الامور الا بالاسباب» ‌است و سبب‌سازی و سبب‌سوزی او استثناست و فراگیر نیست. و البته قیل لرسول‌اللهd یا رسول الله رقی یستشفی بها هل ترد من قدر الله؟ فقال انها من قدر الله.»

۲- حضرت سجادG در این دعا شیوه‌ی حاجت‌طلبی از خداوند را به صورت عملی می‌آموزد و با پنج مرحله پیش از درخواست و یک مرحله پس از آن، و به همراه خود درخواست‌ها ۷ مرحله را به تصویر می‌کشد:

الف: نخست خدای بزرگ را با ده صفت از صفات مناسب حاجت ندا می‌دهد و می‌خواند یا منتهی الحاجات . و یا من لا یعنیه دعاء الداعین» و در ادامه چهار صفت را به صورت خبری ذکر می‌کند تمدحت بالغناء عن خلقک.»

ب: سپس به گزارش نیازمندی خود و وسوسه‌ی عرضه‌ی نیاز به غیرخدا و متنبه شدن و سرزنش نمودن خود و روی‌کردن به سمت خدا می‌پردازد اللهم و لی الیک حاجة .»

ج- و پس از صلوات بر پیامبر و خاندان او زمینه‌چینی می‌نماید که مبادا مرا از منظر عدالت بنگری و شرط استحقاق را توجه کنی، بلکه با کرم و بزرگواری خود به من تفضل کن اللهم فصل علی محمد و آله و احملنی بکرمک علی التفضل و .»

د: و باز ضمن صلوات عرضه می‌دارد: خدایا مبادا دست رد به سینه‌ام بزنی و حاجت روا نشده، مرا به دیگران حواله دهی اللهم صل علی محمد و آل محمد و کن لدعائی مجیبا.»

هـ: و سپس با درخواست صلواتی دائم و بالنده و بی‌پایان می‌گوید: با وساطت صلوات آمده‌ام تا در برآورده شدن نیاز، سبب‌ساز باشد و یاریم نماید و صل علی محمد و آله صلوة دائمة نامیة .» امام صادقG می‌فرماید لا یزال الدعا محجوبا حتی یصلی علی محمد و آل محمد» و نیز من دعا و لم یذکر النبی رفرف الدعاء علی رأسه فاذا ذکر النبی رفع الدعاء» بحار ج۹۳ ص۳۱۶.

و: در این مرحله و پس از چیدن این مقدمات، اکنون نوبت شمارش نیازها و عرضه‌ی خواسته‌هاست و من حاجتی یا رب. و تذکر حاجتک.»

ز: سجده نماد برترین مرتبه‌ی عبودیت و به خاک افتادن در محضر حق است و در همان حال عرضه می‌دارد: تو خود مرا به محضر انس خواندی پس دست خالی برنگردان ثم تسجد و تقول فی سجودک: فضلک آنسنی و احسانک دلنی.»

۳- خلاصه‌ای از ترجمه‌ی دعا

بارالها؛ ای نهایت همه‌ی خواسته‌ها و کلید همه‌ی نیازها، ای کسی که نعمت‌فروشی نمی‌کنی و عطایت بی‌منت است، همه‌ نیازمند تواند و نیازها را تو برمی‌آوری، همه روی به تو دارند و از تو رویگردان نیستند، خزانه‌ی نعمت‌هایت پایان ناپذیر و اصول حکمتت غیرقابل تغییر، رشته‌ی نیازها به سویت ناگسستنی و شنیدن آن‌ها برایت بی‌ملال است.

خود را به بی‌نیازی ستوده‌ای و آفریده‌ها را نیازمند خود ساخته‌ای، هر که نیازش را از تو بخواهد و یاری تو را بطلبد، راه درست پیموده و هرکه روی به آفریدگان تو کند و جز تو را عامل کامیابی شمرد، خود را محروم ساخته و سزاست که بهره‌ای نبرد.

خدایا مرا خواسته‌ای است که از دستیابی به آن ناتوانم، وسوسه شدم تا به در خانه‌ی کسانی بروم که خود نیازمند تواند، اگر رفته بودم لغزشی بزرگ نموده بودم، اما با هشدار تو از غفلت به خود آمدم و به توفیق تو از خطا برگشتم و گفتم‌ سبحان الله! چگونه نیازمند از نیازمند دیگر حاجت می‌طلبد و به تهی‌دستی چون خود روی می‌آورد؟! به سمت تو آمدم و دیدم نیازهای فراوان من در درگاه تو اندک و چشمداشت من از رحمت تو ناقابل و لطف تو از نیاز من افزون است.

خدایا بر محمد و آلش درود فرست و مرا به کرم بنگر و تفضل کن و به عدل منگر و استحقاق مخواه؛ من نخستین نیازمندی نیستم که نیازش را برآورده‌ای و استحقاق نخواسته‌ای. خدایا بر محمد و خداندانش درود فرست و خواسته‌ام را اجابت کن و ندایم را پاسخ ده و بر زاریم ترحم نما و صدایم را بشنو و مرا ناامید مساز و رشته‌ی پیوندم را مگسل و نیازهایم را به دیگران حواله مده و پیش از برخاستن از جایم سختی‌ها را آسان و خواسته‌هایم را روا و مرا به نیازم برسان و صلوات دائمی و بالنده و بی‌پایان را وسیله‌ی برآمدن حاجتم و عامل کامیابیم قرار ده در این حال پس از عرض خواسته‌ها به سجده برو و بگو- عنایت تو به من دلگرمی داد و احسانت مرا تا به این‌جا آورد، پس تو را به حق محمد و خاندان او مرا دست خالی و ناامید برنگردان.


دعای دوازدهم: و کان من دعائهG فی الاعتراف و طلب التوبة الی الله تعالی اقرار به اشتباه

۱- بسیاری از ما از دعا فقط امر و نهی کردن آن‌را آموخته‌ایم؛ خدایا چنین کن و چنین نکن. این شیوه‌ی دعا نیست، این همان منیّت و استکبار و جسارت است که نام دعا گرفته است. حضرت صادقG می‌فرماید: . من لم یشهد ذلة نفسه و قلبه و سرّه تحت قدرة الله حکم علی الله بالسؤال و ظن ان سؤاله دعاء‌ و الحکم علی الله من الجرأة علی الله- تفسیر صافی ذیل آیه‌ی ۱۸۵ سوره‌ی بقره- بخش مفصلی از این دعا همانند غالب دعاهای دیگر صحیفه- توصیف صفات جلال و جمال حق تعالی و تصویر بنده‌ای وامانده است که به اشتباه و لغزش خود اعتراف و اقرار نموده و در محضر خدای ارحم الراحمین لابه می‌کند. تنها در چند فراز آخر درخواست‌هایی متناسب با توصیف و تصویرهای قبل طرح می‌شود.

۲- حدیث بسیار زیبایی از حضرت باقرG در کافی آمده که هر بنده‌ای را از شرمندگی ذوب می‌کند: عن ابی‌جعفرG: لا والله ما اراد الله تعالی من الناس الا خصلتین: ان یقروا له بالنعم فیزیدهم و بالذنوب فیغفرلها لهم. کافی ج۲ ص۴۲۶. به راستی عجب خدای کم‌توقعی داریم و عجب بندگانی ناسپاس و متکبریم!! اقرار به اشتباه هم زمینه‌ساز جبران اشتباه است و هم باعث می‌شود تا انسان مغرور، به خود آید و اندیشه و تدبیر به کار گیرد و از هوی و هوس تبعیت نکند و به هنگام اقدام به کار با احتیاط گام بردارد و درصد اشتباه را به کمترین حد برساند. عن ابی‌جعفرG قال: والله ما ینجوا من الذنوب الا من اقر به. همان-

۳- نپذیرفتن اشتباه و اعتراف ننمودن به خطا ناشی از تکبر و خودبرتربینی و فراتر از نیاز و نقص دانستن خویش است. شیطان از روی سرکشی می‌گفت: رب بما اغویتنی. و این طبیعت متکبران است که علت اشتباهات و خطاهای خود را در جای دیگر جستجو می‌کنند و انسان‌های سلیم النفس همین که راهی را اشتباه می‌روند و متوجه می‌شوند، می‌گویند: ربنا ظلمنا انفسنا -با این‌که شیطان فریب داده بود- و حضرت یونسG نیز می‌گفت: سبحانک انی کنت من الظالمین ایاک و الکبر فانه اعظم الذنوب و الأم العیوب و هو حلیة ابلیس. غرر الحکم-

۴- چند فراز از دعا:

  • اذ جمیع احسانک تفضل و اذ کل نعمک ابتداء- این منافات ندارد با آیه‌ای که می‌فرماید: ادخلوا الجنة‌ بما کنتم تعلمون نحل۳۲- یا: ان لیس للانسان الا ما سعی و . زیرا قدرت و ابزار و توفیق از خداست و اگر انسان به دقت محاسبه کند، سزاوار ذره‌ای از این همه نعمت و تفضل نیست.
  • سبحانک لا أیأس منک و قد فتحت لی باب التوبة الیک بل اقول مقال العبد الذلیل.- عزضه می‌دارد: آمده‌ام و پشیمان و شرمنده‌ام اما چه سود؟ آیا این پشیمانی می‌تواند زشتی رفتارم را پاک کند و خشم تو را فرونشاند؟ سبحان الله من مأیوس نیستم، که تو خود در توبه را باز نموده و دعوت کرده‌ای. سخنانم از روی درماندگی و شرم از زشتی عملم می‌باشد که سرمایه‌ی عمر از کف داده و اکنون می‌بینم راه گریزی ندارم.
  • قد ارعشت خشیته رجلیه ارتعاش پا نیازمند عاملی قوی‌تر از ارتعاش دست است. وقتی پا می‌لرزد تمام بدن از تمام می‌افتد.
  • اتوب الیک فی مقامی هذا توبة نادم علی ما فرط منه مشفق مما اجتمع علیه خالص الحیاء مما وقع فیه پشیمانی،‌ ترس و نگرانی، و حیاء سه عامل مهم برای جلوگیری از گناه‌اند.

۵- خلاصه‌ای از ترجمه‌ی دعا

خدایا سه نکته مرا از طرح خواسته‌ها باز می‌دارد و یک نکته تشویقم می‌کند؛ سستی در انجام فرامین تو و شتاب در نافرمانی و کوتاهی در سپاس از نعمت‌هایت مانعم می‌شوند و حسن ظن به تفضل تو امیدوارم می‌سازد، تفضل تو مرزی ندارد و نعمت‌هایت بها و بهانه نمی‌خواهد. خدایا بنده‌ای سرافکنده و خوار بر در خانه‌ی عزت تو شرمسارانه ایستاده است و اعتراف می‌کند که نیکی‌هایت را به شایستگی پاس نداشته است اما اگر گرفتار خشم تو شده باشم، این اقرار چگونه نجاتم می‌دهد؟! سبحان الله؛ ناامید نیستم، در توبه را تو خود گشوده‌ای و من همچون بنده‌ای خوار و درمانده که حریم‌ها را شکسته و به خود ستم نموده در حالی این سخنان را می‌گوید که فرصت را از دست داده و عمرش به پایان رسیده و پناهی جز تو ندارد. با توبه‌ای خالصانه و دلی پاک و صدایی نحیف و پایی ران و اشکی جاری عرضه می‌دارد که ای ارحم الراحمین، ای پناهگاه همگان، ای امید امیدواران ای آ‌ن‌که عفوش بر عذابش احاطه دارد و خشنودیش از خشمش افزون‌تر است، با گذشت خود زبان‌ها را به ستایش واداشته‌ای و بندگانت را به پذیرش توبه عادت داده‌ای و تبهکاران را به قبول توبه به راه آورده‌ای. می‌دانم که عاصی‌تر و پست‌تر و ستمگرتر از بعضی‌ها که توبه نموده‌اند و نجات یافته‌اند نیستم، اصلا تو بندگان پشیمانت را که سرکشی‌ها نموده و فروتنانه در محضرت آمده‌اند بیشتر دوست داری.

خدایا از گردنکشی و اصرار بر گناه بیزارم و برای کوتاهی‌ها پوزش و برای جبران ناکرده‌ها از تو کمک می‌خواهم، بر محمد و اهل‌بیت او درود فرست و کوتاهی‌ها را بر من ببخش و از کیفری که سزاوار آنم معاف دار و از عذابی که بدکاران از آن می‌ترسند ایمنی ده، زیرا تو بخشنده و خطاپوشی. خواسته‌ی من جز این نیست، جز از تو نمی‌ترسم و جز تو پناهی ندارم. بر محمد و اهل‌بیت او درود فرست و نیازم را برآور و خواسته‌ی مرا محقق ساز و گناهم را ببخش و از ترس امانم ده، آمین رب العالمین.


دعای یازدهم: و کان من دعائهG بخواتیم الخیر عاقبت به خیری-

۱- قال بعض العلما: ان الخوف من سوء الخاتمة هو الذی قرح قلوب العارفین و وقع من سوئها حسرات کثیرة و زل فیها اقدام جماعة من اهل العرفان ریاض ج۲ ص۴۴۵-

۲- استاد گرامی حضرت آیةالله جوادی آملی در ضمن تفسیر آیات ۵۶-۵۷ سوره‌ی اسراء می‌فرمودند: ویژگی نظام معرفتی قرآن، ادعیه و سلوک اهل معرفت این است که ضمن تأیید نظام علی و معلولی و این‌که ابی الله ان یجری الامور الا بالاسباب» در عین حال بر دو نوع علت تاکید دارند: ۱-علل متعارف یا علل متوسط که هر معلولی به علت خود وابسته است؛ ۲- علة العلل که علت قاهره و مهیمن بر دیگر علل است. این علت هم سبب‌ساز است و هم سبب‌سوز، سلسله‌جنبانی که از هر علت به معلول آن نزدیک‌تر است. با این نگرش، نگرانی‌های انسان از فرجام امور تنها با رعایت آیه‌ی فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره» به آرامش نمی‌رسد، بلکه:

پرورد در آتش ابراهیم را

ایمنیِ روح سازد بیم را

از سبب‌سازی‌ش من سودائیم

وز سبب‌سوزی‌ش سوفسطائیم

در سبب سازی‌ش سرگردان شدم

وز سبب‌سوزی‌ش هم حیران شدم

مثنوی - دفتر اول

۳- مهم‌ترین عامل موثر در عاقبت‌ به‌ خیری باور به محاسبه و معاد و پاسخگویی است. اگر کسی با تمام وجود باور کند که هر عملی عکس‌العملی دارد و هر حرکتی در این عالم بازتابی دارد، قطعا در رفتار خود محاسبه می‌کند و بیهوده و باری به هرجهت سخنی نمی‌گوید و قدمی برنمی‌دارد و این نخستین گام در عاقبت به خیری انسان است. و مهم‌ترین لغزشگاه در این راه به خود مغرور شدن و دانش و معرفت و محاسبات خود را سرآمد شمردن و از ابتلاء و امتحان الهی غفلت ورزیدن است؛ قضاوت‌های قاطعانه در مورد خود، در مورد افراد و این‌که من از تصرف شیطان در امانم، و غالب آنان که در عاقبت گرفتار شده‌اند کسانی بوده‌اند که به خود و رفتار و روش خود بسیار می‌بالیدند.

۴- در احادیث ایمان مستقر و مستودع داریم کافی ج۲ ص۴۱۸- و حضرت امیرالمومنینG وقتی پیامبرخداd تاکید فرمود که پس از ایشان فتنه‌هایی رخ می‌دهد، نخستین نگرانی خود را در قالب پرسشی از پیامبرd پرسید که آیا عاقبتش به شهادت ختم می‌شود؟ -خطبه۱۵۶- و این‌که ممکن است یک انسان در فاصله‌ی کوتاه عمر خود مسیر فراتر از فرشته تا فروتر از دیو را در یک چرخش ساده بین قدم نفس و قدم حق طی کند. پیامبرخداd می‌فرماید: لایزال المومن خائفا من سوء العاقبة، لا یتیقن الوصول الی رضوان الله حتی ی وقت نزع روحه و ظهور ملک الموت له.-بحارالانوار ج۷۱ ص۳۶۶- و برخلاف سخن پیرهرات که همه از عاقبت می‌ترسند و عبدالله از فاتحت.» از حضرت عیسیG نقل شده است که إن آخر حجر یضعه العامل هو الاساس.» -بحارالانوار ج۱۴ ص۳۲۲-

۵- چه باید کرد تا عاقبت به خیر نصیب انسان شود؟ مهم‌ترین گام باور به بندگی و این‌که خود هیچیم و هیچ عملی که تضمین کننده‌ی عاقبت باشد در اختیار نداریم مگر این‌که او امضا کند و این مهم است- کتب الصادقG ان اردت ان یختم بخیر عملک حتی تقبض و انت فی افضل الاعمال فعظم لله حقه ان تبذل نعمائه فی معاصیه.» بحارالانوار ج۷۳ ص۳۵۱-

و از حضرت امیرG نقل شده که ان اردت ان یؤمنک الله سوء العاقبة فاعلم ان ما تأتیه من خیر فبضل الله و توفیقه و ما تأتیه من سوء فبامهال الله و انظاره ایاک.» بحارالانوار ج۷۰ ص۳۹۲- و نیز از حضرت امام کاظمG نقل شده است ان خواتیم اعمالکم قضاء حوائج اخوانکم و الاحسان الیهم ما قدرتم و الا لم یقبل منکم عمل.» بحارالانوار ج۷۵ ص۳۷۹-

۶- دو فراز از دعا:

الف: و اشغل قلوبنا بذکرک عن کل ذکر» - الذکر یشمل الثناء و الدعا و الصلاة و قرائة القرآن و الحدیث و الحلال و الحرام و اخبار الانبیاء و الاولیاءD و الصالحین و هو اعم من این ی باللسان او بالجنان او بالارکان. ریاض ج۲ ص۴۴۷-

ب: فأن قدرت لنا فراغا من شغل فاجعله فراغ سلامة» - از مهم‌ترین منکرهای ناشناخته‌ی این عصر، فراغت و تشویق به فراغت است: ان الفراغ یبطل الهیئات الانسانیة، فکل هیئة بل عضو ترک استعماله بطل کالعین اذا اغمضت و الید اذا عطلت . و لذلک وضعت الریاضة فی کل شیئ. ریاض ج۲ ص۴۵۵-

۷-خلاصه‌ای از ترجمه‌ دعا:

ای خدایی که یادکرد تو ارجمندی و سپاس به درگاه تو مایه‌ی رستگاری و اطاعت از تو نجات‌بخش است؛ بر محمد و اهل‌بیت او درود فرست و دل‌های مارا به ذکر و زبان ما را به شکر و همه‌ی اعضای ما را به فرمان خود وادار. و اگر فراغتی برای ما مقدر کرد‌ه‌ای آن‌را قرین سلامتی و بی‌رنج و گزند قرار ده، تا نویسندگان گناه با کارنامه‌ای سپید و تهی از بدی برگردند و نویسندگان نیکی از نوشته‌های خود شادمان باشند. و چون عمر ما سپری شود و زمان فراخوان تو برسد با صلوات بر محمد و آل محمد پایان پرونده‌ی ما با توبه‌ای پذیرفته شده رقم خورد تا مشکلی بر سر ما پیش نیاید و به خاطر گناهی بازخواست نشویم و در آن روز که پرده‌ها فرو افتد و رازها برملا شود از گناهان پوشیده‌ی ما پرده برمدار مگر نه این‌است که- تو بر دعا کنندگان مهر می‌ورزی و بر نداکنندگانت پاسخ می‌دهی!


دعای نهم: و من دعائهG فی الاشتیاق الی طلب المغفرة من الله جل جلاله بر سر دوراهی-

۱- انسان از لحظه‌ای که خود را می‌یابد و به اصطلاح خوب و بد را تشخیص می‌دهد بر سر دو راهی انتخاب است و با انتخاب خود مسیر زندگی را برمی‌گزیند و چشم‌انداز آینده‌ی او را همین لحظات انتخاب ترسیم می‌کند و شیرینی و تلخی دنیا و آخرت او را همین لحظات معماری می‌کند. اساسا تنها جایی که انسان حق انتخاب دارد بر سر همین دوراهی‌هاست و به او نه پیش از رسیدن بر سر دوراهی و نه پس از آن حق انتخاب نداده‌اند.

۲- از سوی دیگر، نخستین واکنش‌‌های نوزاد و کودک در تعامل با محسوسات و عالم ملک است؛ چشم باز می‌کند، شیر می‌نوشد، می‌گرید و . و زمانی به خوبی و بدی می‌اندیشد که تمایلات او با قالب محسوسات انس گرفته و دمساز شده است و رعایت عدالت بین ملک و ملکوت و ماده و معنی و نفس و حق و . بر سر دوراهی‌ها بسیار مشکل می‌شود و تا فطرت انسان به توانمندی نرسد، نفس انسان همان‌را برمی‌گزیند که به آن انس گرفته و عادت کرده است: انها مختارة للباطل. أمارة بالسوء.

۳- جز آفریننده‌ی انسان که در درون جان انسان نفوذ دارد، هیچ قدرتی نیست که بتواند جنبه‌ی حق‌گزینی انسان را تقویت کند و از عقل او در برابر نفس او حمایت کند. حضرت امیرالمومنینG در دعای صباح عرض می‌کند: الهی إن لم تبتدأنی الرحمة‌ منک بحسن التوفیق فمن السالک بی الیک فی واضح الطریق؟ و در مناجات شعبانیه عرضه می‌داریم: الهی لم یکن حول فانتقل به عن معصیتک الا فی وقت ایقظتنی لمحبتک و کما اردت ان ا کنت. توفیق و محبت دو خواسته‌ای که در همین دعا نیز درخواست شده‌‌اند.

۴- توفیق چیست؟ قال بعض العلما: و اعلم ان توفیقه و تأییده و تسدیده‌ تعالی للعبد ی بما یخوّله من الفهم الثاقب و السمع الواعی و القلب المراعی و تقییض المعلم الناصح و الرفیق المرافق و امداد من المال بما لا یقعد به عن مغزاه قلته و لا یشغله عنه کثرته و من العشیرة و العز ما یصونه عن سفه السفهاء و عن الغض منه من جهة الاغنیاء و ان یخوّله من کبر الهمة و قوة العزیمة ما یحفظه عن التسفف التعسف- للدنیة و التأخر عن بلوغ المنزلة السنیة. ریاض ج۲ ص۴۱۸

۵-محبت چگونه به دست می‌آید؟ قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله آل‌عمران:۳۱- و امام صادقG می‌فرماید: اذا احب الله عبدا الهمه الطاعة و امه القناعة و فقهه فی الدین و قواه بالیقین فاکتفی بالکفاف و اکتسی بالعفاف، و اذا ابغض الله عبدا حبب الیه المال و بسط له و ألهمه دنیاه و وکله الی هواه فرکب العناد و بسط الفساد و ظلم العباد. بحارج۱۰۳ ص۲۶- در این حدیث دو راهی‌های انتخاب به خوبی روشن است.

و اما محبت انسان به خدا: حضرت صادقG: اذا تخلی المومن من الدنیا، سما و وجد حلاوة حب الله و کان عند اهل الدنیا کأنه قد خولط و انما خالط القوم حلاوة حب الله فلم یشتغلوا بغیره. کافی ج۲ ص۱۳۰-

۶-خلاصه ترجمه:

بارالها بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را به توبه که محبوب توست جهت ده و از اصرار به نافرمانی دورساز -دوراهی بازگشت از مسیر غلط یا پافشاری بر اشتباه- خدا در دو راهی دین و دنیا سود ماندگار را نصیبمان گردان و در دوراهی خشنودی تو اطاعت اوامر- و خشم تو نافرمانی- همت ما را به خشنودی خودت رهنمون باش. نفس ما را به اختیار خود وامگذار؛ زیرا بی‌توفیق و رحمت تو به باطل گرایش دارد و به بدی فرمان می‌‌راند. خدایا از ضعف و سستی و ناقابلی ما آگاهی و بدون حمایت و یاری تو هیچیم، پس ما را با توفیق و توانایی خود تأیید فرما و چشم دل ما را از هر چه دوست نداری کور گردان و دست و پای ما را توان اقدام به گناه مده.

بارالها بر محمد و آل او درود فرست و گرایش‌های قلب و تحرک اندام و نگاه چشمان و حرکت زبان ما را وسیله‌ای برای کسب ثواب قرار ده تا پاداش هیچ کار نیکی را از دست ندهیم و به کیفر هیچ کار زشتی گرفتار نشویم.


دعای هشتم: و کان من دعائهG فی الاستعاذة من المکاره و سیئ الاخلاق و مذام الافعال

۱- استعاذه یعنی درخواست پناه و اعوذ بالله یعنی خدایا تو در سنگر امن خود پناهم ده. حضرت سجادG در این دعا از حدود چهل رفتار و خصلت ناشایست به خدا پناه می‌برد و در آخر با درخواست صلوات بر محمد و آل محمد مجددا از خداوند، در امان ماندن خود و همه‌ی مؤمنین و مؤمنات را از این رفتارهای ناپسند می‌خواهد.

۲- پناه جستن، خود را از تیررس دشمن پنهان نمودن و ممانعت از ضربه‌پذیری و در امان ماندن از اوست؛ و در امور معنوی و اخلاقی کنایه از دستیابی به امنیت فکری و رفتاری در اندیشه و انگیزه- و در امان ماندن از دستبرد رهن بینش و منش انسانی است و این کار در سه سطح سه مرحله- قابل تصور و اقدام است:

الف: باید انسان پیش از رسیدن به مرحله‌ی رویارویی راه نفوذ دشمن را به حریم جان خود ببندد پیشگیری- تا حدی که دشمن نیز از نفوذ مأیوس شده و می‌گوید: الا عبادک منهم المخلصین و خداوند هم در این تأیید این ناامیدی می‌فرماید: ان عبادی لیس لک علیهم سلطان سوره‌ حجر ۴۰ و ۴۲- بندگان خدا گونه‌ای از سبک زندگی را برمی‌گزینند که زمینه‌ای برای هوای نفس و شیطان نمی‌ماند. در دعای هفتم که تار و پود آن توکل به خدا بود خواندیم که عزت و قدرت و سلطنت از آن خداست و جایی برای ریا و ر به غیر او باقی نمی‌ماند؛ انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون نحل:۹۸-

ب: مرتبه‌ی بعد مرتبه‌ی رویارویی است. در این‌جا چاره‌ای جز پناه گرفتن برای در امان ماندن از ضربه‌های او نیست. و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم. ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون. اعراف: ۲۰۰-۲۰۱. در این‌جا پناه بردن به خدا یعنی خدا را به متن زندگی دیدن؛ خدا را منحصر به یکشنبه‌های کلیسا و چهاردیواری مسجد ننمودن. همان لحظه‌ای که برای هیچ حرص می‌زنی و حسادت می‌ورزی و تحمل و صبرت را در برابر یک مشکل ساده از دست می‌دهی، یکی را به خاطر برخورداری، تعظیم و دیگری را به خاطر فقر، تحقیر می‌کنی، در همه‌ی زمینه‌ها ادعای تخصص می‌کنی و نسنجیده سخن می‌گویی و . در تمامی این لغزشگاه‌ها خدا را حاضر ببینی و دادگاه عدل او را ناظر بیابی.

ج: و در مرتبه‌ی بعد اگر از ضربه‌ای از دشمن دیده و مواردی پایش لغزید باید در پی پناه گرفتن و گریز از ضربه‌های بعدی باشد و این مرحله‌ی استغفار است که: و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون انفال۳۳- حضرت باقرG: کان رسول‌اللهd و الاستغفار لکم حصنین من العذاب، فمضی اکبر الحصنین و بقی الاستغفار فاکثروا منه وسائل ج۱۶ ص۶۸.

حضرت امیرالمومنینG در حدیثی به این پناهگاه اشاره می‌کند: اربع للمرء لا علیه: الایمان و الشکر فان الله تعالی یقول: ما یفعل الله بعذابکم ان شکرتم و آمنتم، و الاستغفار فانه قال: و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون، و الدعا فانه قال تعالی: قل ما یعبؤا بکم ربی لولا دعائکم. بحار ج۶۸ ص۴۹-

۳- خلاصه‌ای از ترجمه

خدایا به تو پناه می‌برم از حرص، خشم، حسد، کم‌ظرفیتی کم‌صبری- ناخشنودی از زندگی، تندخویی، افراط در شهوت، تعصب نابجا، هوی‌پرستی، حق‌ناپذیری، خواب غفلت، تکلف و ظاهرسازی، ترجیح خود بر دیگران، اصرار بر گناه، کوچک شماری معصیت، بزرگ‌بینی کار نیک منت‌گذاری-، بهادادان به برخورداران، خوارشماری تهیدستان، سوء مدیریت رعایت نکردن حقوق زیردستان-، ناسپاسی، یاری ستمگران، یاری نکردن بیچارگان، ادعاهای باطل، غیرعالمانه سخن گفتن، غِش با دیگران، خودشیفتگی، زندگی رویایی خوشدلی به آرزوهای بیهوده-، بددلی، کوچک‌شماری لغزش‌های جزئی، شیطان را بر خود مسلط کردن، جو زدگی، گرفتاری به دست ستمگران، زندگی مسرفانه، قناعت نداشتن، شماتت دشمنان، نیازمند همقطاران شدن، تنگنایی در معیشت، مرگ ناگهانی، حسرت برای از دست دادن فرصت عمر، مصیبت بزرگ از دست دادن سرمایه‌ی زندگی عاقبت بد-، بدبختی، محرومیت از ثواب، و سررسید کیفر الهی؛ خدا صلوات بر محمد و آل او بفرست و مرا و مؤمنین و مؤمنات را از همه‌ی این لغزش‌ها نجات بده ای مهربان‌ترین.


دعای هفتم:

و کان من دعائهG اذا عرضت له مهمة او نزلت به ملمة و عند الکرب

دعا به هنگام پیشامدهای ناگوار و گرفتاری

۱- زندگی انسان و به تعبیر دقیق‌تر عالم تشریع میدان آزمون آموزه‌های تجربه‌‌ی توانایی‌هاست و این ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. ابتلائات برای تربیت و رشد روح انسان-آیات:۱۵۵ تا ۱۵۷ بقره- و فتنه‌ها برای درس آموزی و عبرت‌گیری و محک خوردن، و هردو برای این است که انسان در برابر قدرت الهی و سنت‌های آفرینش او خاضع باشد و سرکشی نکند.

۲-آن‌چه در آزمون انسان‌ مهم است نمره‌ موفقیت یا شکست نیست، زیرا توجه به پیروزی خودشیفتگی می‌آورد و توجه به شکست بر ناامیدی می‌افزاید، بلکه مهم درسی است که انسان از پیروزی‌ها و شکست‌ها می‌گیرد و آبدیده می‌شود، جای پایش را محکم‌تر می‌کند و استوارتر می‌ایستد؛ ان مع العسر یسرا» همواره در دل سختی‌ها رشد و بالندگی است.

۳- خلوص در باور به ربوبیت خدا معرفت توحیدی- و اخلاص در عمل توکل به او در همه‌ی امور- و تفویض ظاهر و باطن زندگی به ربوبیت حکیمانه‌ی او، با ادعا و آموزش علوم و سرک کشیدن به کتب عرفانی و حفظ و تکرار اصطلاحات حاصل نمی‌شود. تنها در ابتلائات روزمره و زد و خورد با نفس فریبنده و راحت‌طلب و لذت‌پرست است که انسان به تعالی می‌رسد و جوهره‌ی ذات خود را به محک می‌زند و زلال می‌سازد.

۴- این دعا نیز همانند دعاهای پیشین بخشی شامل گزاره‌های توصیفی و ترسیم و تصویر حقایق معرفتی است و بخش دیگر بیان نیازمندی‌های یک بنده‌ی نیازمند است که با درخواست صلوات بر پیامبر خاتم و آل او آغاز می‌شود و جامع تمامی گزاره‌های توحید ربوبی و تفویض همه‌ی امور به خدا و توکل به او در تمامی گرفتاری‌ها و اظهار نیاز مطلق به قادر علی الاطلاق است.

۵-چند جمله از دعا:

-ذلت لقدرتک الصعاب و تسببت بلطفک الاسباب و جری بقدرتک القضاء

-و قد نزل بی یا رب ما قد تکأدنی ثقله و الّم بی ما قد بهظنی حمله و بقدرتک اوردته علی؛

رب از تربیت است؛ و هو تبلیغ الشیئ الی کماله شیئا فشیئا . ریاض۳۱۵» این حادثه‌ی سنگین مرا از پای درآورده است. ابتلا خوب است در حد توانایی شخص باشد. حضرت امیرG فرمود: نگویید اللهم انی اعوذ بک من الفتنة، لانه لیس احد الا و هو مشتمل علی فتنة و لکن من استعاذ فلیستعذ من مضلات الفتن.» حکمت۹۳.

-فلا مصدر لما اوردت و لا صارف لما وجهت و لا فاتح لما اغلقت و .

ان الامر کله لک فلا راد لقضائک و لا دافع لبلائک. تکرار جمله‌ها برای علاقمندی به شنوانیدن شکوای درون است.

-و انلنی حسن النظر فیما شکوت و اذقنی حلاوة الصنع فیما سألت

از گلایه‌هایم برداشت عدم رضایت و اعتراض نشود، بث شکوا برای سنگ صبور است پس چاره‌ای شیرین نما تا شیرینی آن بر جانم نشیند.

-و لا تشغلنی بالاهتمام عن تعاهد فروضک . مبادا غم و اندوه این گرفتاری از انجام وظیفه بازم دارد؟!

۶- خلاصه‌ای از ترجمه:

خدایا گره‌های بسته با دست تو گشوده می‌شود و دشواری‌ها با عنایت تو آسان می‌گردد و راه رستگاری را از تو باید خواست. سختی‌ها با قدرت تو آسان و اسباب کارها به لطف تو فراهم و مقدرات تابع اراده‌ی توست؛ هرگاه بخواهی، نگفته فرمان می‌برند و اگر نخواهی، نگفته بازمی‌ایستند. در مور مهم تنها تو را خوانند و در ناگواری‌ها تنها به تو پناه برند. اگر نخواهی، حادثه‌ی ناگواری روی ندهد و گره‌ بسته‌ای باز نشود.

اینک مشکلی مرا از پای درآورده و پیشامدی مرا عاجز نموده است. این حادثه را تو با قدرت و تسلط خود فرستاده‌ای و هیچ‌کس را توان بازگرداندن آن نیست؛ دری که بسته‌ای کسی نمی‌تواند بگشاید و آن‌چه را باز می‌کنی، کسی توان بستن نیست و آن‌چه را دشوار سازی کسی آسان نسازد و هرکه را خوار کنی کسی را توان یاری نباشد.

پس بر محمد و اهل‌بیت او درورد فرست و درِ آسایش به روی من بگشا و سلطه‌ی اندوهم را در هم شکن. با خوش‌بینی به من نگر و شیرینی چاره‌اندیشی را به من بچشان. از سوی خودت رحمت و گشایش گوارا نصیبم فرما و راه برون رفت سریع را نشانم ده و به جای انجام وظایف، با این گرفتاری مشغولم نساز.

پروردگارا به راستی از آن‌چه روی داده خسته شده‌ام و جانم به لب رسیده و تنها تو می‌توانی این مشکل را برطرف و گرفتاری مرا حل کنی؛ پس بفرما! گرچه من شایستگی ندارم، اما تو بر همه چیز احاطه داری.


دعای ششم: و کان من دعائه‌G عندالصباح و المساء. دعای صبح و شام

۱- این دعا ۲۲ جمله است. ۱۱ بند آن تصویری است که حضرت سجادG از شبانه روز و نقش آن در زندگی انسان و چگونگی ربوبیت انسان توسط خداوند در شبانه روز ارائه می‌دهد. و ۱۱ بند دیگر خواسته‌هایی است که حضرت در رابطه با شبانه روز همراه با صلوات از خداوند درخواست می‌کند.

۲- این دعا نشان دهنده‌ی نگاه حضرت سجادG به زمان و لحظات عمر است و نیز نشان دهنده‌ی نگاه به خود زمان و حکمت آفرینش آن و قسمت‌بندی آن به صبح و عصر و شب و روز است.

۳- برای بهره‌مندی از هر نعمتی شناخت آن نعمت و فرصت‌هایی که توسط آن نعمت در اختیار انسان قرار می‌گیرد ضروری است. امام عسکریG می‌فرماید: لا یعرف النعمة الا الشاکر و لا یشکر النعمة الا العارف.» (نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: ۱۴۳؛ بحار الانوار ج۸۷ ص۳۷۸)

۴- نعمت عمر یا زمان قابل تکرار نیست و شبانه روزی که بر انسان می‌گذرد دوباره برنمی‌گردد. عمر فرصتی است که تنها یک بار به انسان داده می‌شود. تعبیری که اساتید اخلاق می‌کنند این است که گویا انسان از بازاری عبور می‌کند و باید برای همیشه نیازمندی‌هایش را تهیه نماید و از هر مغازه که رد می‌شود دیگر برنمی‌گردد. پایان این بازار بیابانی خشکت و خالی و انسان با خرید‌های خود آن بیابان را تبدیل به باغ و بهشت و یا جهنم و آتش می‌کند.

۵- فرازهایی از دعا:

  • و خلق لهم النهار مبصرا لیبتغوا فیه من فضله و . طلبا مما فیه نیل العاجل من دنیاهم و درک الآجل فی اخریهم.

فرصت کار و تلاش هم برای تأمین دنیاست و هم برای تحصیل آخرت

  • اصبحنا فی قبضتک، یحوینا ملکک و سلطانک و تضمنا مشیئتک و نتصرف عن امرک و نتقلب فی تدبیرک.
  • اللهم یسر علی الکرام الکاتبین مؤونتنا و املأ لنا من حسناتنا صحائفنا و لا تخ عندهم بسوء اعمالنا

علت نام‌گذاری به کرام الکاتبین . وقتی خداوند از آن‌ها در مورد بندگان می‌پرسد، می‌گویند: و قد أمرت بستر الذنوب فاستر عیوبهم . رک ریاض ج۲ ص۲۴۱.

  • اشهد انک انت الله الذی لا اله الا انت، قائم بالقسط، عدل فی الحکم، رؤوف بالعباد، مالک الملک، رحیم بالخلق.

ان العبد اذا تحقق ان الملک لله . تنکب عن وصف الدعوی و تبرأ من الحول و القوی. فلا یقول بی و لا یقول لی و لا یقول منی. و لهذا قال بعضهم: التوحید اسقاط الیائات. ریاض ج۲ ص۲۹۰. ترک منیت‌ها نخستین گام توحید.

 

۶- تلخیص از ترجمه:

ستایش خدای را به خاطر آفرینش شبانه روز و جدا نمودن آن‌ها از یکدیگر که برای نظام‌مندسازی تغذیه و رشد انسان، شب را برای آرامش و استراحت و بازیابی نشاط و روز را برای تأمین نیازهای دنیا و آخرت آفرید. و شبانه روز را برای آزمون توانمندی‌ها در واقعیت خارجی و نه در ادعا و ذهن- قرار داد تا انسان کیفر کوتاهی‌ها و پاداش تلاش‌هایش را مشاهده کند. آیا روشنایی روز و ایمنی از آفات و حوادث ناگوار و این همه نظم و انضباط، ستایش آفریننده را نمی‌طلبد؟! خدایا آسمان و زمین و حرکت و س و هرآنچه در فراز آسمان و زیر خاک است همه از آن توست و ما نیز در مشت تو و در پوشش سلطنت و مشیت و تدبیر توایم و جز آن‌چه فرمان‌دهی و عطا کنی هیچ نداریم. و این روز تازه یکی از عطایای توست که امروز شاهد ماست تا اگر خوبی کردیم با ستایش ما را واگذارد و اگر بدی نمودیم با سرزنش از ما جدا شود.

-نخستین خواسته‌ی بخش دوم مرتبط با فراز آخر بخش پیش است- خدایا روزی‌مان کن تا روزمان را بدرقه‌ی نیکو نماییم و با بدرفتاری و معصیت از او جدا نشویم. با کار نیک و دوری از گناه، پگاه تا شامگاه را پر از شکر و ذکر و فضیلت و نیکی سازیم. خدایا بار زحمت ما را برای کرام الکاتبین آسان فرما و پرونده‌ی عمل ما را پر از نیکی ساز و آبروی ما را با کار زشتمان مبر و در لحظه لحظه این روز همنشینی با بندگانت با عبادتت- و زبان شکرت و گواهی نیک و فرشتگانت را نصیبمان کن و ما را از همه سو حفظ کن تا به سوی نافرمانی نرویم و جز به محبت تو نیندیشیم. و در این روز و شب و دیگر روز و شب‌ها به نیکوکاری و پرهیزکاری و سپاس از نعمت‌های و پیروی از شیوه‌ی پیامبرd و دوری از بدعت و امر به معروف و نهی از منکر و پاسداری از اسلام و کاستن از باطل و یاری حق و عزیز داشتن آن و راهنمایی گمراهان و یاری ناتوانان و دستگیری از بیچارگان موفقمان فرما. و این روز را مبارک‌ترین روز زندگی و بهترین لحظات عمرمان قرار ده. خدایا تو را و آسمان و زمین و ساکنان آن‌ها را در این روز و این لحظه و این شب و جایگاهی که هستم شاهد می‌گیرم و البته شهادت تو کافی است- که من به یگانگی تو و عدل و حکمت و رأفت و رحمت تو گواهی می‌دهم و نیز گواهی می‌دهم که محمد بنده‌ی تو و پیام‌آور و برگزیده‌ی آفریده‌های توست پس بر او و اهل‌بیت او بیشترین درودهایت را نثار فرما و از طرف ما برترین‌ها را به او عطا کن. تو صاحب نعمت‌های سترگ و بخشنده‌ی گناهان بزرگی و از همه مهربان‌تری.


۵- و کان من دعائهG لنفسه و اهل ولایته. دعا برای خود و همراهان

۱- در این دعا ۳۰ درخواست به استناد ۱۵ گزاره‌ی معرفتی و به همراه ۱۵ صلوات بر پیامبرخداd به عنوان مهر تأیید خواسته‌ها آمده است. این خواسته‌ها چشم‌انداز یک مومن متوکل را ترسیم و بلندای همت او را به تصویر می‌کشد. درخواست‌ها کلی و فراگیر  با مصداق‌های کاربردی و ضروری زندگی انسان مومن است.

درست است که دعا جوشش احساسات درونی و خواسته‌های دل است و ظاهرا در قالب منطق و برهان نمی‌گنجد، اما دل انسان موحد همچون اندیشه‌ی او منضبط و نظام‌مند است، او بین گزاره‌های توصیفی و دستوری اخبار و انشاء- تناسب و تلازم برهانی می‌آفریند و عالم تشریع و اعتبار را به عالم واقع و تکوین پیوند می‌زند. انسان مومن تمنیات قلبی را با تأملات عقلی هماهنگ می‌کند، محبت را با ولایت و ولایت را با ربوبیت الهی و با حکمت و عدل آشتی می‌دهد، تدبیر و مصلحت را در پوشش حکمت و با امامت رحمت و رأفت باور دارد.

۳- تکرار صلوات در هر فراز دعا افزون بر سفارشی نمودن خواسته‌ها و تضمین استجابت آن‌ها، در غالب دعاهای صحیفه‌ی مبارکه یک اعلام موضع ی است. بنی‌امیه با رقم زدن حادثه‌ی کربلا قصد آن داشتند تا نام پیامبرخداd را از زبان و ذهن مسلمانان حذف کنند و امام سجادG در دعاهای خود با این ذهنیت شیطانی ستیزه داشت.

۴- چند فراز قابل توجه از دعا:

  • اللهم فصل علی محمد و آله و کد لنا و لا تکد علینا و امکر لنا و لا تمکر بنا و ادل لنا و لا تدل منا.
  • اللهم صل علی محمد و آله و قنا منک و احفظنا بک و اهدنا الیک و لا تباعدنا عنک.
  • اللهم صل علی محمد و آله و اجعل سلامة قلوبنا فی ذکر عظمتک و فراغ ابداننا فی شکر نعمتک.

قد سمی القلب قلبا من تقلبه، فاحذر علی القلب من قلب و تحویل. و هو محل الایمان؛ اولئک کتب فی قلوبهم الایمان مجادله۲۲- کما ان الصدر محل الاسلام؛ افمن شرح الله صدره للاسلام زمر۲۲- و الفؤاد محل المشاهده؛ ما کذب الفؤاد ما رأی-نجم۱۱- و اللب مقام التوحید؛ انما یتذکر اولوا الالباب. رعد ۱۹»

  • اللهم و اجعلنا من دعاتک الداعین الیک و هداتک الدالین علیک و من خاصتک الخاصین لدیک یا ارحم الراحمین

۵- چکیده‌ی ترجمه:

خدایا عظمت شگفتی‌های تو بی‌پایان است، با درود» مرا از انکار آن بازدار، سلطنت تو ابدی است، با درود» از بند انتقامت رهایم ساز. گنجینه‌های رحمت تو پایان‌ناپذیر است، با درود» بی‌نصیبم مفرما. چشم‌ها را توان درک تو نیست با درود» ما را به قرب خود فراخوان. شکوه تو بی‌نظیر است با درود» ما را کرامت‌ بخش. نهان‌ها برای تو پیداست با درود» رسوایمان مگردان. خدایا با بخشش خود بی‌نیاز و با دستگیری خود دلگرممان کن تا به غیر تو رغبت نکنیم و از کسی نترسیم. پس با درود» به سود ما تدبیر کن و برای ما چاره کن و به سود ما بگردان و از ما مگردان.

خدایا با درود» ما را از خشمت نگه‌دار و در پناه خودت جای ده و به سوی خود راهنمایمان باش و از خودت دورمان مساز، زیرا پناه تو سلامتی دهد و هدایت تو دانایی و قرب تو سود بی‌رنج باشد. خدایا با درود» از ناگواری‌های زمان و دام شیطان و سلطه‌ی زورمندان کفایتمان کن. توانمندان تنها به نیروی تو توان یافته‌اند، پس با درود» دستمان بگیر و با درود» ببخش و با درود» هدایتمان کن. بار الها هر که را یاری رساندی زیان ندید و به هرکه عطا کردی نقصان نیافت و هر که را هدایت کردی گمراه نشد پس با درود» به عزت خود پناهمان ده و با عطای خود بی‌نیازمان ساز و با هدایت خود ارشادمان کن. خدایا با درود» دل‌های ما را با یاد خود سلامتی بخش و تن‌هایمان را با شکر نعمت‌هایت آرامش ده و زبانمان را به سپاس خود گویا دار. با الها با درود» ما را از دعوت‌کنندگان به خودت و هدایتگران به سویت و از بندگان ویژه‌ی خود قرار ده، ای مهربان‌ترین مهربانان.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجله پزشکی پزشک مهربان سوالاتی که همیشه در آزمون نمونه سوالات فلش مکس می آید زیست شناسی و زیست فناوری گیاهی اخبار جمهوری اسلامی ایران لینک های واتساب *گروه واتساب*گروهای واتساب*لینک های واتساب دانلود مستند | مستند برتر دستام انگشترآنلاین کوردیلا شرلی ثبت شود, به وقت زندگی در یک مسافرخانه!