دعای دهم: دعائه علیهالسلام فی اللجأ إلی الله تعالی. (پناهندگی به درگاه خدا)
التجا - پناه آوردن (پناه گرفتن) درحمایت قرارگرفتن.
۱-انسان در ذات خود نیاز به انس ودلبستگی را همواره احساس میکند. گفتهاند: انسان از انس گرفته شده و این مهمترین شاخصه وجودی انسان است. اما گاهی موضوعات مورد دلبستگی واقعی و صاقانه هستند و گاه بدلی. دلبستگیهای بدلی نمیتوانند نیاز روحی انسان را برای مدتی طولانی برآورده نمایند. این فصل از روحیات انسان اقیانوسی بیکران است ونیازمند غواصانی تجربه دیده و دل دریایی و ما را جز حسرت از این دریای انس و آسایش توشهای نیست؛ نه برای تصور آن اندیشهای ونه برای احساس آن قلبی و نه برای تصویرآن زبانی!
انسان نیاز دارد با فرد مورد اعتمادی بنشیند و حرف دلش را بزند به وجود او دلگرم و به حمایت او پشت گرم باشد. به صداقت او باور داشته باشد و با اقرار به ضعفهایش نزد او نگران سرزنش و سرکوفت نباشد. همانگونه که اشتباهاتش را برای خود توجیه میکند برای او نیز بسراید و بداند که درعین ناباوری باورش دارد. او را خودش بداند و خود را با او بسنجد. با هم محاجه کنند و بگومگو نمایند بدون اینکه از همدیگر دلخور شوند. چانهزنی میکند تا از بزرگی اشتباهش بکاهد و درعین حال به آن اقرار و اعتراف کند.
۲-محاجه نمودن بر دو گونه است:
- گاه از روی اعتراض است و غالبا بر اثر مخالفت و عناد انجام میگیرد- الاحتجاج علی الله- و قرآن میفرماید: پیامبران آمدند لئلا ی للناس علی الله حجة»
- وگاه از روی دلسوزی و شفقت و غالبا بر اثر انس ومحبت است- الاحتجاج مع الله- این نوع احتجاج نیزدرقران کم نیست درآیه ۱۵۵اعراف موسی کلیم الله به خدا عرضه میدارد: .رب لو شئت اهلکتهم من قبل وایای أتهلکنا بما فعل السفهاء منا ان هی الا فتنتک تضل بها من تشاء و تهدی من تشاء. و در دعا نیز نمونه بسیار دارد امیرالمؤمنینG در قنوت نماز وتر میگوید: اللهم ان ذنوبی و ان کانت فظیعة فانی ما اردت بها قطیعة و لا اقول لک العتبی لا اعود لما اعلم من خلفی و لا اعدک استمرار التوبة لما اعلم من نفسی. فقد جئت اطلب عفوک و وسیلتی الیک کرمک. و امام سجادG در دعایی عرضه میدارد: .فوعزتک ما یزین ملکک احسانی و لا یقبحه اسائتی و لا ینقص من خزائنک غنای ولا یزید فیها فقری. -صحیفه جامعه دعای۱۶۹- و یا میگوید: یا من لا تسرک طاعتنا و لا تضرک معصیتنا هب لنا ما لا یسرک و اغفرلنا ما لا یضرک. -همان:۲۱۱- و این دعای دهم نیز یکی از این نمونهها است.
۳- خدایا تو ظلم نمیکنی و این را یقین دارم اما میخواهم با من حتی به عدالت نیز رفتار نکنی چون از آثار وضعی گناهانم بیمناکم بلکه می خواهم با عفو و تفضلت با من رفتار کنی. حضرت امیرG در پایان دعایی میگوید: اللهم احملنی علی عفوک ولاتحملنی علی عدلک. -خطبه:۲۲۷-. و در ذیل آیه: یخافون سوء الحساب.-رعد:۲۱- حدیث آمده یعنی دقت درحسابرسی و بدون تسامح حساب کردن.
۴- فت قد اشقیت. کسی که به توپناه آورده به امید خوشبختی آمده و نگاهش را به لطف تو دوخته مبادا نا امیدش کنی که در این صورت بدبختش کردهای! و این نه با غنی الاغنیا بودن تو سازش دارد و نه با افقر الفقرا بودن بندهات! و اگر مرا برانی، به که پناه ببرم به کجا روی کنم؟ امروز میگویند: مشکل خودت است! اما بنده در حضور خدا، خودی ندارد!
۵- خدایا تو خود فرمودهای: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء. -نمل:۶۲- و مگر تعهد نکردی که دست مضطر را بگیری! و اگر گرفتاری و مشکل نباشد که نیازی به دستگیری نیست. باید گرفتاری باشد، آلوده ای باشد تا تو کشف بلوا بکنی.
۶- سزاوار ربوبیت و بزرگواری تو ترحم است و دستگیری، به توخدایی سزد و به من نیاز و بندگی. بنده جز خدایش چیست؟ کیست؟ چه ارزشی دارد؟!
۷-بدتر از همه اینکه شیطان منتظر است تا من از درگاه تو ناامید برگردم تا به آرزویش برسد و زبان سرزنش بگشاید! و این قابل تحمل نیست. خدایا؛ به خاطربهترین بندگانت، زبان شیطان را روی من بازمکن، من از او روی گردانده و به درگاه تو آمدهام؛ مبادا ناامیدی مرا به کفر-که خواسته شیطان است- بکشاند!!
(چون دعا مختصر بود مطالب در توضیح آمد و از ترجمه صرف نظر شد.)
آشنایی با صحیفهی سجادیه - جلسهی دهم
لا ,تو ,انسان ,روی ,الله ,انس ,و لا ,و این ,و به ,را برای ,اعلم من
درباره این سایت