دعای هفتم:
و کان من دعائهG اذا عرضت له مهمة او نزلت به ملمة و عند الکرب
دعا به هنگام پیشامدهای ناگوار و گرفتاری
۱- زندگی انسان و به تعبیر دقیقتر عالم تشریع میدان آزمون آموزههای تجربهی تواناییهاست و این ضرورتی اجتنابناپذیر است. ابتلائات برای تربیت و رشد روح انسان-آیات:۱۵۵ تا ۱۵۷ بقره- و فتنهها برای درس آموزی و عبرتگیری و محک خوردن، و هردو برای این است که انسان در برابر قدرت الهی و سنتهای آفرینش او خاضع باشد و سرکشی نکند.
۲-آنچه در آزمون انسان مهم است نمره موفقیت یا شکست نیست، زیرا توجه به پیروزی خودشیفتگی میآورد و توجه به شکست بر ناامیدی میافزاید، بلکه مهم درسی است که انسان از پیروزیها و شکستها میگیرد و آبدیده میشود، جای پایش را محکمتر میکند و استوارتر میایستد؛ ان مع العسر یسرا» همواره در دل سختیها رشد و بالندگی است.
۳- خلوص در باور به ربوبیت خدا –معرفت توحیدی- و اخلاص در عمل –توکل به او در همهی امور- و تفویض ظاهر و باطن زندگی به ربوبیت حکیمانهی او، با ادعا و آموزش علوم و سرک کشیدن به کتب عرفانی و حفظ و تکرار اصطلاحات حاصل نمیشود. تنها در ابتلائات روزمره و زد و خورد با نفس فریبنده و راحتطلب و لذتپرست است که انسان به تعالی میرسد و جوهرهی ذات خود را به محک میزند و زلال میسازد.
۴- این دعا نیز همانند دعاهای پیشین بخشی شامل گزارههای توصیفی و ترسیم و تصویر حقایق معرفتی است و بخش دیگر بیان نیازمندیهای یک بندهی نیازمند است که با درخواست صلوات بر پیامبر خاتم و آل او آغاز میشود و جامع تمامی گزارههای توحید ربوبی و تفویض همهی امور به خدا و توکل به او در تمامی گرفتاریها و اظهار نیاز مطلق به قادر علی الاطلاق است.
۵-چند جمله از دعا:
-ذلت لقدرتک الصعاب و تسببت بلطفک الاسباب و جری بقدرتک القضاء
-و قد نزل بی یا رب ما قد تکأدنی ثقله و الّم بی ما قد بهظنی حمله و بقدرتک اوردته علی؛
رب از تربیت است؛ و هو تبلیغ الشیئ الی کماله شیئا فشیئا . ریاض۳۱۵» این حادثهی سنگین مرا از پای درآورده است. ابتلا خوب است در حد توانایی شخص باشد. حضرت امیرG فرمود: نگویید اللهم انی اعوذ بک من الفتنة، لانه لیس احد الا و هو مشتمل علی فتنة و لکن من استعاذ فلیستعذ من مضلات الفتن.» حکمت۹۳.
-فلا مصدر لما اوردت و لا صارف لما وجهت و لا فاتح لما اغلقت و .
ان الامر کله لک فلا راد لقضائک و لا دافع لبلائک. تکرار جملهها برای علاقمندی به شنوانیدن شکوای درون است.
-و انلنی حسن النظر فیما شکوت و اذقنی حلاوة الصنع فیما سألت
از گلایههایم برداشت عدم رضایت و اعتراض نشود، بث شکوا برای سنگ صبور است پس چارهای شیرین نما تا شیرینی آن بر جانم نشیند.
-و لا تشغلنی بالاهتمام عن تعاهد فروضک . مبادا غم و اندوه این گرفتاری از انجام وظیفه بازم دارد؟!
۶- خلاصهای از ترجمه:
خدایا گرههای بسته با دست تو گشوده میشود و دشواریها با عنایت تو آسان میگردد و راه رستگاری را از تو باید خواست. سختیها با قدرت تو آسان و اسباب کارها به لطف تو فراهم و مقدرات تابع ارادهی توست؛ هرگاه بخواهی، نگفته فرمان میبرند و اگر نخواهی، نگفته بازمیایستند. در مور مهم تنها تو را خوانند و در ناگواریها تنها به تو پناه برند. اگر نخواهی، حادثهی ناگواری روی ندهد و گره بستهای باز نشود.
اینک مشکلی مرا از پای درآورده و پیشامدی مرا عاجز نموده است. این حادثه را تو با قدرت و تسلط خود فرستادهای و هیچکس را توان بازگرداندن آن نیست؛ دری که بستهای کسی نمیتواند بگشاید و آنچه را باز میکنی، کسی توان بستن نیست و آنچه را دشوار سازی کسی آسان نسازد و هرکه را خوار کنی کسی را توان یاری نباشد.
پس بر محمد و اهلبیت او درورد فرست و درِ آسایش به روی من بگشا و سلطهی اندوهم را در هم شکن. با خوشبینی به من نگر و شیرینی چارهاندیشی را به من بچشان. از سوی خودت رحمت و گشایش گوارا نصیبم فرما و راه برون رفت سریع را نشانم ده و به جای انجام وظایف، با این گرفتاری مشغولم نساز.
پروردگارا به راستی از آنچه روی داده خسته شدهام و جانم به لب رسیده و تنها تو میتوانی این مشکل را برطرف و گرفتاری مرا حل کنی؛ پس بفرما! گرچه من شایستگی ندارم، اما تو بر همه چیز احاطه داری.
آشنایی با صحیفهی سجادیه - جلسهی دهم
تو ,انسان ,آنچه ,کسی ,گرفتاری ,لا ,است که ,و لا ,که انسان ,به او ,را به
درباره این سایت